...زندگی منهای تو...

دلتنگ کسی هستم که به دلتنگی من میخندد..!

...زندگی منهای تو...

دلتنگ کسی هستم که به دلتنگی من میخندد..!

اه اعصاب ندارم بابا...

 

 

 هیچی تو این زندگی کوفتی نمیخواد باهام راه بیاد.... 

اه...حالا زیاد اعصاب داشتم ...زمین و زمان دست به دست هم دادن روانم و بریزن به هم.. 

امروز روز گندی بود گند.... 

فقط تنها خوبیش این بود که با مرجان رفتیم مطهری گردی... 

ذرتی خوردیم و برگشتیم خونه... 

در حالی که هر دو دلتنگ و خسته بودیم... 

خیلی داغونم خیلی....امروز ندا میگفت بریم مشاوره... 

یعنی حالم خوب میشه اگه برم؟ 

وای اگه بخواد چرت و پرت بگه همون جا چپ و راست میکنم طرف و 

...حالا میبینی!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد